به گزارش کمیته رسانه و ارتباطات شورای ائتلاف نیروهای انقلاب، موضوع حمایت ایران از جبهه مقاومت در منطقه به یکی از محوری ترین مسائل قدرتهای غربی با ایران تبدیلشده است و آنها با این بهانه که ایران درصدد گسترش نفوذ خود در منطقه است ، فشارهایی را در سالهای اخیر بر ایران متمرکز کردهاند، زیرا از نگاه آنها این نفوذ حتی از توان هستهای و موشکی ایران میتواند برای آنها خطرناکتر باشد. این در حالی است که حمایت ایران از مسلمانان و مظلومین جهان مبتنی بر یک تکلیف و وظیفه اسلامی و ایرانی است.
درزمینه چرایی حمایت ایران از مظلومین در جهان اسلام و ایستادن در کنار نیروهای مقاومت ، مقام معظم رهبری در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی در تاریخ 25 /1/97 میفرمایند:ما اگر چنانچه به توحید اعتقادداریم، نمیتوانیم زیر بار زور برویم، نمیتوانیم زیر بار ظلم برویم، نمیتوانیم در مقابل ظالم نَایستیم، این طبیعت توحید است. اینکه جمهوری اسلامی اعلام میکند که هر جا مظلومی هست و نصرتی لازم است، ما آنجا حاضریم، به خاطر این است؛ اینکه ما روی مسئلهی فلسطین اینجور اصرار داریم، به خاطر این است. چون لازمهی توحید این است که انسان در مقابل زورگویی ظالم به مظلوم بِایستد؛ حقیقت توحید این است و بعثت این را به ما یادآوری میکند؛ و این مطمئناً پیشرفت هم دارد.ایشان در ادامه میافزایند:ایستادن ما در کنار گروههای مقاومت، در منطقهی غرب آسیا به همین دلیل است. حضور ما در سوریه، در مقابله و مواجههی با تروریستهایی که آمریکا و عوامل آمریکا در منطقه به وجود آورده بودند، به این دلیل است. اینکه گفته بشود «جمهوری اسلامی ایران توسعهطلب است، میخواهد فلان جا را تصرّف کند»، اینها حرفهای مهمل و بیمعنا و خلاف واقع و دروغی است؛ نه، ما قصد توسعه و نگاه توسعهطلبی به هیچ نقطهای از دنیا نداریم؛ احتیاج هم نداریم، بحمدالله کشور بزرگ، آباد و پرظرفیتی در اختیار ملّت ایران است. [این حضور] به خاطر این است که در منطقهی سوریه، در غرب آسیا، مقاومت در مقابل ظلم وجود داشت و وجود دارد؛ به این دلیل ما آنجا حضور پیداکردهایم. لذا ملاحظه میکنید که به توفیق الهی، [جبههی] مقاومت به برکت کمکهایی که شد و به برکت شجاعتی که نیروهای سوری داشتند، توانستند بر تروریستهای حمایتشده بلکه بهوجودآمدهی بهوسیلهی آمریکا و غربیها و مزدورانشان در منطقه -مثل سعودی و مانند اینها- غلبه پیدا کنند، آنها را شکست بدهند.»
جایگاه حمایت از "مقاومت" در قانون اساسی
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در بند شانزدهم اصل سوم واصل یازدهم و اصول یکصد و پنجاه و دوم ، یکصد و پنجاه و چهارم بر ضرورت حمایت از مقاومت تأکید دارد.
بند 16 اصل سوم: دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است به: تنظیم سیاست خارجی کشور بر اساس معیارهای اسلام ، تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمانان و حمایت بیدریغ از مستضعفان جهان .
اصل یازدهم: بنابهحکم آیه کریمه «ان هذه امتکم امه واحده و انا ربکم فاعبدون» همه مسلمانان یک امتاند و دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است سیاست کلی خود را بر پایه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی قرار دهد و کوشش پیگیری به عمل آورد تا وحدت سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را تحقق بخشد.
اصل یکصد و پنجاهودو: سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر اساس نفی هرگونه سلطهجویی و سلطهپذیری، حفظ استقلال همهجانبه و تمامیت ارضی کشور، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرتهای سلطهگر و روابط صلحآمیز متقابل با دول غیر محارب استوار است.
اصل یکصد و پنجاهوچهار: « جمهوری اسلامی ایران سعادت انسان در کل جامعه بشری را آرمان خود میداند و استقلال و آزادی و حکومت حق و عدل را حق همه مردم جهان میشناسد. بنابراین در عین خودداری کامل از هرگونه دخالت در امور داخلی ملتهای دیگر از مبارزه حقطلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه از جهان حمایت میکند»
بر اساس این اصول :
1-نظام اسلامی مقید به حمایت از ملل مبارز و محروم بوده و درعینحال عدم چشمداشت به سرزمین و حاکمیت آنها در ازای این حاکمیت را یادآور میشود.
2-جمهوری اسلامی ایران سعادت انسان در کل جامعه بشری را آرمان خود میداند لذا بدیهی است که به دنبال راههایی برای انتقال مفاهیم اسلامی که زمینهساز سعادت انسان است، باشد.
3- نظام اسلامی ، استقلال و آزادی و حکومت حق و عدل را حق همه مردم جهان میداند، بنابراین در عین خودداری کامل از هرگونه دخالت در امور داخلی ملتهای دیگر، از مبارزه حقطلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه از جهان حمایت میکند.
روند شکلگیری نیروی قدس
با شکلگیری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی،انجام مأموریت حمایت از نیروهای مقاومت به این نهاد محول شد. بر اساس بند هفتم اساسنامه اولیه سپاه، حمایت از مستضعفین و نهضتهای آزادیبخش یکی از وظایف سپاه برشمرده شده بود.بر همین اساس واحد نهضتهای آزادیبخش در29/9/1359 شکل گرفت.اما در هنگام بررسی اساسنامه سپاه در مجلس شورای اسلامی در سال 1361،این مأموریت از فهرست وظایف سپاه حذف و به مجموعه دیگری سپرده شد که البته چندان موفق نبود،اما با توجه به تحولات جنگ تحمیلی و ضرورت انجام عملیاتهای برونمرزی در قالب قرارگاههای عملیاتی فعالیتهای برونمرزی سپاه ادامه یافت .
پس از پایان جنگ تحمیلی و با توجه به شرایط خاص منطقه نیاز بود تا فعالیتهای برونمرزی سپاه سروسامان جدیتری به خود بگیرد و بر همین اساس در سال 69 با تائید فرمانده معظم کل قوا، نیروی جدیدی به نام نیروی قدس به ساختار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اضافه شد و سردار وحیدی نیز بهعنوان اولین فرمانده این نیرو منصوب شد و تا سال 76 در این مسئولیت باقی ماند.
در سال 1376 سردار قاسم سلیمانی فرماندهی نیروی قدس سپاه را بر عهده گرفت و بیش از دو دهه در این مسئولیت باقی ماند تا اینکه در 13 دیماه سال 98 در فرودگاه بغداد توسط موشکهای شلیکشده از یک پهپاد آمریکایی به همراه ابومهدی المهندس و جمعی دیگر از یارانش به شهادت رسید.
دوران طلایی نیروی قدس با شهید سلیمانی
دوران فرماندهی شهید سلیمانی در نیروی قدس سپاه را باید دوران طلایی این نیرو دانست. در این دوران بود که در خردادماه سال 79 ارتش رژیم صهیونیستی بعد از 18 سال مجبور به عقبنشینی از خاک لبنان شد و 6 سال بعد در جریان جنگ 33 روزه، این رژیم متحمل شکست بزرگ دیگری شد و پسازآن در جنگ 22روزه نیروهای مقاومت فلسطین شکست دیگری را بر رژیم صهیونیستی تحمیل کردند . رهبر معظم انقلاب اسلامی 12 اردیبهشت سال 1400 در سخنانی با اشاره به فعالیتهای نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، این نیرو را مهمترین عامل برای جلوگیری از سیاست خارجی انفعالی در منطقه دانستند.
با تلاشها و مجاهدتهای نیروی قدس سپاه در این دوران طلایی،علاوه بر شکست راهبردهای آمریکا در سه دهه گذشته نظیر دکترین اقدام پیشدستانه و طرح خاورمیانه بزرگ،جهان شاهد ظهور قدرتهای مردمی در کشورهای اسلامی با حیطه و نفوذی فراتر از رژیمهای حاکم در این کشورها بود که بهعنوان نمونه میتوان به حزبالله لبنان ، حماس و جهاد اسلامی فلسطین ، انصارالله یمن،حشدالشعبی در عراق،دفاع وطنی در سوریه بسیاری دیگر از نیروهای این جبهه اشاره کردکه در اصل ، نویدبخش تحقق همان آرمان بلند حضرت امام (ره) بود که در ماههای پایانی عمر بابرکتشان(2/9/67) با تأکید بر اینکه باید بسیجیان جهان اسلام در فکر ایجاد حکومت بزرگ اسلامی باشند و این شدنی است، چراکه بسیج تنها منحصر به ایران اسلامی نیست، یادآور شدند: باید هستههای مقاومت را در تمامی جهان به وجود آورد و در مقابل شرق و غرب ایستاد. (صحیفه نور ج21 ص53)
اسوه بودن سردار سلیمانی تنها به مبارزات میدانی او در مقابله با گروهکهای تروریستی خلاصه نمیشود بلکه او با تلاشها و مجاهدتهای خود جبهه مقاومت را گسترش داد ،افسانه نیل تا فرات صهیونیستها را با همکاری نیروهای مقاومت باطل کرد ،بهگونهای که اکنون صهیونیستها در پشت سیمهای خاردار و دیوارهای بتنی در محدوده سرزمینهای اشغالی از نیروهای مقاومت التماس امنیت میکنند.
سردار سلیمانی با هدایت نیروی قدس ؛مرزهای جغرافیایی حرکت انقلاب اسلامی ایران را تا مرزهای دریای مدیترانه و حتی کنارههای اقیانوس آرام و اطلس گسترش داد و همین واقعیت و تأثیر آن در گسترش فرهنگ انقلاب اسلامی در جهان بود که جنایتکاران کاخ سفید را به این تصور رساند که با به شهادت رساندن او قادرند تا روند گسترش نیروهای جبهه مقاومت در منطقه را قطع کنند،اما اکنون با تداوم آن مجاهدتها؛ «شهید» سلیمانی برای دشمنانش خطرناکتر از «سردار» سلیمانی شده است.
شخصیتی اسوه برای جبهه مقاومت و خدمت در داخل
التزام عملی به دین ،ولایت مداری،اخلاص،عمل انقلابی و جهادی،شهادتطلبی،مردمگرایی،دشمنشناسی،دفاع از مظلوم از ویژگیهای بارز سردار بود که رهبر معظم از آن بهعنوان مکتب سلیمانی یادکردند.
در میدان عمل نیز سردار سلیمانی مدیری توانمند و هر اقدام او مبتنی بر برنامهریزی قبلی بود،به همین دلیل با میدان دادن به مدیران زمینه رشد آنها را آنها فراهم میکرد .او در هر منطقه و کشوری که عمل میکرد،تلاش میکرد از نیروها و ظرفیتهای خود آن کشور استفاده کند.سردار سلیمانی در رویارویی با دشمنان محور مقاومت با شکل دادن به عملیاتها و کاربرد راهبردهای مبارزاتی توانست اقتدار جبهه مقاومت را در منطقه به شکل چشمگیری افزایش دهد.
عملکرد سردار سلیمانی تنها به عرصه حمایت از مقاومت خلاصه نمیشد،او درحالیکه در آن عرصه در مقاطعی از تاریخ ،در 5جبهه نیروهای مقاومت را هدایت میکرد،از خدمترسانی و فعالیتهای فرهنگی در داخل کشور نیز غافل نبود،خدمات او در جریان وقایعی نظیر سیل و زلزله در داخل کشور و یا حتی اتخاذ مواضعی انقلابی و در حمایت از ولایت در برخی از عرصهها ،از او چهرهای محبوب در داخل و خارج از کشور ساخته بود .مقام معظم رهبری در توصیف شخصیت حاج قاسم میفرمایند: این شهید عزیزِ ما هم دل و جگر داشت به دهان خطر میرفت و ابا نداشت؛ هم باتدبیر بود؛ منطق داشت برای کارهایش. این شجاعت و تدبیرِ توأمان، فقط در میدان نظامی هم نبود، در میدان سیاست هم همینجور بود.( 1۸/۱۰/98
نظر شما